بایدن به آرزویش برای گرفتن جشن پیروزی در جنگ اوکراین نرسید
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۶۱۴۶۸
آفتابنیوز :
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم در تحلیل نوشت: «جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا بدون هیچ اعلام قبلی وارد کییف شد. وی میخواست جنگ کوتاه باشد و ظرف چند ماه پایان یابد و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را بر سر دو زانو بنشاند که از او طلب بخشش کند؛ اما این آرزوها نه تنها محقق نشد بلکه کاملا نتیجه عکس داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولودیمیر زلسنکی، رئیس جمهوری اوکراین در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با بایدن این آرزوها را تکرار کرد. وی گفت که با معلمش بایدن درباره راههای پیروزی در این جنگ در سال کنونی صحبت میکند؛ اما به ما و شهروندانش که در شرایطی دشوار زندگی میکنند نگفت که چگونه این ممکن است. تمام اخبار از شرق و جنوب اوکراین نشان میدهد که حمله بهار روسیه شهرهایی را که یکی پس از دیگری در پاییز از دست داده، پس خواهد گرفت.
بایدن به زلنسکی تعهد داد که از او و ارتشش با ۷۰۰ تانک و هزاران خودروی زرهی و هزار توپخانه و دو میلیون موشک و ۵۰ موشک انداز و سامانه ضد تانک و ضد جنگنده و ۵۰۰ میلیون دلار کمک مالی حمایت کند؛ اما متعهد نشد که حتی یک سرباز یا یک جنگنده بفرستد و این به خاطر نگرانی و ترس از واکنش روسیه و کشاندن آمریکا به درگیری نظامی مستقیم بود.
آمریکا و همپیمانانش بر جنگی کوتاه حساب باز کرده بودند تا بعد از آن سراغ هدف بزرگتر یعنی چین بروند؛ اما شکست خوردند و سخت در اشتباهند اگر فکر میکنند که ارتش روسیه در آستانه فروپاشی است. آنها فهمیدند پوتین حساب دیگری را باز کرده است. او روی جنگ طولانی مدت برای دست کم سه سال یعنی تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری در پاییز ۲۰۲۴ حساب باز کرده است که احتمالا به سقوط جو بایدن و حزب دموکرات وی منجر شود.
بایدن سفر کوتاهش به اوکراین را به بازدید از کییف برای چند ساعت محدود کرد و بعد از آن به لهستان رفت که خواهان کشاندن آن به جنگ اوکراین است و رهبری آن امیدوار است که امپراتوری خود را مجددا بنا کند و آن را با بخشهایی از روسیه بعد از شکست این کشور و اوکراین وسیع کند؛ اما این آرزوهای توسعه طلبانه احتمالا با فاجعهای شبیه به آنچه در جنگ جهانی دوم رخ داد زمانی که از هیتلر جانبداری کرد، روبرو خواهد شد.
ما از اتهام زنیهای اخیر آمریکا درباره تصمیم چین برای ارسال سلاح پیشرفته به روسیه تعجب میکنیم. روسیه این اتهام را رد کرده است. چیزی که جای تعجب دارد این است که آمریکا تمام کشورهای اروپایی را برای حمایت از زلنسکی بسیج کرده و نگران حمایت چین از روسیه است. این چه منطقی است. برای آمریکا حلال است و برای روسیه حرام؟ این اوج کودنی است. روسیه تنها نبوده و نخواهد بود. تمام دشمنان آمریکا و کسانی که از زورگویی این کشور رنج بردهاند در صف روسیه هستند. از چین گرفته تا کره شمالی و ایران که به زودی یک کشور هستهای خواهد شد.
سفر نکردن بایدن به سه کشور مهم در اروپای قدیم یعنی انگلیس، آلمان و فرانسه و تمرکزش فقط بر لهستان نشان میدهد که بیشتر این کشورها با فشار ملتهایشان از ادامه مشارکت در این جنگ به خاطر پیامدهای مفنی آن برای امنیت و اقتصادشان میترسند.
حمله بهار روسیه و ضدحمله اوکراین احتمالا نتایج و سرنوشت این جنگ و چه بسا نقشه اروپای جدید از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی را ترسیم کند و به نظر ما به نفع آمریکا و ناتو نخواهد بود.
اوکراین درحال تبدیل شدن به پایگاه آشوب و آغاز تروریسمی است که بیشتر اروپا و ملتهایشان را هدف قرار خواهد داد و امنیت و ثباتشان را از بین خواهد برد. پس این کشورها که نزدیک به ۸۰ سال در امنیت و ثبات زندگی کردهاند چه چیزی را میتوانند پیش بینی کنند. کشورهایی که درحال تبدیل شدن از حامی تروریسم در خاورمیانه و جهان سوم به پایگاه جذب کننده و صادرکننده تروریسم هستند.
بایدن آرزو میکرد بعد از یک سال از جنگ برای گرفتن مراسم پیروزی به کییف برود و مسکو و پوتین را به زانو درآورد؛ اما به آرزویش نرسید و مانند یک دزد و بدون اعلام قبلی به آنجا رفت. به نظر نمیرسد در آینده هم به عنوان یک پیروز به آنجا سفر کند.»
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: جنگ روسیه و اوکراین جو بایدن آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۶۱۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیزهایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.
به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص میشود که نیروهای تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب میشود. تالکین خوب میدانست چه وضعیتی را توصیف میکند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا میکرد. در آن سالها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.
ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاشهای جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماههای گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آنها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.
رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه میخواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری میتوانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیروهای متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.
بر اساس همین تحلیل، نمیتوان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همانهایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمیتواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.
ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایتهای مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»
پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان میدهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغانها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیروهای نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آنها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه میتوانست از بروز هر دوی این وضعیتها جلوگیری کند.
جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدتها استدلال میکرد، برخی از نزاعهای موجود در کشورهای دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزشهای بنیادینی که ما آنها را ارج مینهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادیهای فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلالهای انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.
خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش میرود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سالهای ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دورهای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر میرسد که چینیها از هرگونه نمایش قدرت امتناع میکنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.
اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر میرسد که در جنگ سرد دوم ما دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.
حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوتهای بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟
اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالاهای مختلفی که در چین تولید میشوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی میکند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاستهای صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطریهای خورشیدی، خودروهای برقی و باطریهای لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکتها و کارگران آمریکایی و شرکتها و کارگران سراسر جهان است.
رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهیهای دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.
ایرانیها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشورهای توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندیهای دفاعی آمریکاست.»
بنابراین به نظر میرسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.